• وبلاگ : خسوف، همان ماه صورت کبود
  • يادداشت : اخبار هم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سرش به نيزه به گل هاي چيده مي ماند

    به فجر از افق خون دميده مي ماند
    يگانه بانوي پرچم به دوش عاشورا
    به نخل سبز ز ماتم تکيده مي ماند
    ميان خيمه ي آتش گرفته، طفل دلم
    به آهويي که ز مردم رميده مي ماند
    شب است گوش يتيمان ز ضربت سيلي
    به لاله هاي ز حنجر دريده مي ماند
    رقيه طفل سه ساله که حوري حرم است
    به آن که رنج نود ساله ديده مي ماند
    امام صادق حق پشت ناقه ي عريان
    به زير يوغ چو ماه خميده مي ماند
    شوم فداي شهيدي که در کنار فرات
    به آفتاب به خون آرميده مي ماند
    هلال يک شبه ي من، ز چيست خونيني؟
    نگاه تو به دل داغ ديده مي ماند
    حکايت احد و اشک چشم خونينش
    به اختران ز گردون چکيده مي ماند

    يا علي


    از روي نيزه سايه ات افتاده بر سرم...

    ممنونم اي حسين که در فکر خواهري...

    زيبا بود ولي به پاي اولي نمي رسيد