خسوف، همان ماه صورت کبود
روضه خوان می گفت: می گفت شکنجه گران به هر وسیله ای مانع فریاد کشیدنمان می شدند از بس که طاهره ای *** خصم نامرد بر او راه گرفت قصه کوتاه کنم، ماه گرفت
پایان سال که توسل به حضرت زهرا کردیم؛
اول سال جدید هم فاطمیه است
سالی که نکوست از بهارش پیداست!
چون فریاد زدن تحمل درد را راحتتر می کند
حالا مانده ایم پای روضه ی زهرا فریاد بزنیم
یا آستین به دهان بگیریم!
طلوعت در شب،
غروبت در شب،
خسوفت... در شب.