خسوف، همان ماه صورت کبود
آن دوشنبه
خیلی عمّه ام "سعی" کرد
از خیمه گاه تا قتلگاه
از صفا تا مروه اش
دو آینه روبروی هم
چطور تکثیر می شوند؟
و قس علی هذا
شرمندگی عباس و سکینه
آن را کجا گذاشته ام؟
فردا برنامه ام چیست؟
این قضیه را چه کنم؟
- ای وای
حالا این شک سه و چهار را چه کنم؟
اَنتَ العَلیُّ الکَبیرُ
یا مُطلِقَ المُکَبَّلِ الأسیرِ
یا رازِقَ الطِفلِ الصَغیرِ...
این را که از زبان حسین می شنود،
مطمئن تر می شود رباب