سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خسوف، همان ماه صورت کبود

 

 

 

جایش خالیست!پدر با کنایه و کمے عصبانیت گفت:
چند وقته توے حرم بخشی از یک کتاب را مے‎خونند
خیلے جالبه!
عباس!
اصلاً معلوم هست کُنج خونه نشسته‎اے چکار مے‎کنے؟
از فردا بیا با هم بریم، تو هم بشنو، کمے چیز یاد بگیر!
یک کلام نگفت: "منازل الآخرة" را خودم نوشتم.


φ


نمے دانم چند پیام از این دریافت مے کنید!

 

 

 

 


جمعه 91/11/27 11:18 صبح حاشیه ها ( ) | |